نزدیک شصت
یک شبی جانا بیا پیشم که پست افتاده ام از غمت اکنون دگر باده پرست افتاده ام با خیال شهد لبهایت چه ها نوشیده ام نیستی پیش من و من مست مست افتاده ام یا بیا دستم بگیر و یا بگیر این جان من منکه در عشقت از آن روز الست افتاده ام گر نیابی این غمین معشوق خود ناگهان...