فروم2
یک نظر بر من فکندی جسم و جانم سوختی یک دو جمله زیر لب گفتی زبان دوختی مهزبانی از سر آمد شادمانی رسم شد تا تو ای مهروی رعنا بزم ما افروختی && در بهاران یاد یاران نیست هشیاری چو مست. میگساران را زغمها نیست غمخواری چو مست. در فروم ما ! ز اخلاق و سیاست دم...