Overblog
Suivre ce blog Administration + Créer mon blog

غم

سرنوشتیست عجیب ، آنچه نوشتند مرا خود کمک کردم و آنها همه کُشتند مرا هر خلافی که در آن لذت یک آنی بود همه کردم که همه جمله به پُشتند مرا حال هنگام جواب آمده و وقت حساب بر سر وسینه ی من ضربه چو مُشتند مرا هرچه زیبا به جهان بود همان من دیدم وآنچه کردم همه...

Lire la suite

آزادی

آزادی

یکی آمد یکی رفت ، یکی ماند و خدا شد یکی چون من خطا کرد بغربت مبتلا شد اگر نوشم می ناب زِ روی احتیاج است چو دلدار قدیمی ، زمانه بی وفا شد سرم منٌت گذارد چو گوید دوست دارد چو گفتم منٌت ازماست زمن ناگه جدا شد توقع های بیجا میسٌر نیست هر جا چه فرصتهای نایاب...

Lire la suite

Article publié depuis Overblog

گر کسی پرسید خوشبختی کجاست گو کنار من همینجا نزد ماست کو؟ کجا ؟ اندر بغل یا در کنار عطر و بویش در مشام و در هواست بخت خوش یعنی که پیوند دو دل از قضا این بعد از ازین بر ما رواست عشق باید در جوار و یار باید در کنار غم سرآید هر که از یارش جداست سالها گشتم...

Lire la suite

آمده

نرم نرمک شاد و خندان آمده آن گل رعنا به میدان آمده معجز مهر و محبت را ببین دلبر از صحرای ایران آمده با خودش سوغات عشق آورده او از برای عهد و پیمان آمده تا نگهدارم مر اورا تا ابد این عزیزم با دل و جان آمده یارب این پیوند مارا حفظ کن دوری و غم حال پایان...

Lire la suite

اتمام حجت

ایکه چون با من بسازی عشق می آید برون ور نسازی یا بسوزی غم برآید از درون هرچه میخواهی مهییا میکنم اما بدان گر نیائی یا نباشی جمله گردد واژگون بهتر از این باش با من تا شوم من بهترین یار تو غمخوار تو در هر نیاز و آزمون ذوقی امشب بایدت اتمام حجت با رقیب یا...

Lire la suite

جاوید

جاوید

تا کور شود هر آنکه نتواند دید امید شفا برمن بیمار رسید هر طعنه و نیشخند و هر زخم زبان دارید اگر، بیش کنیدش تمدید دیگر ندهد دلم محل بر یاوه برعوعو سگ یا که به افکار پلید من یافتم آرزوی خود را در خواب اکنون به برم نشسته گوید : جاوید مایوس مشو که همچو من...

Lire la suite

Article publié depuis Overblog

چند روزیست ز هر گوشه ملامت میشم درد کم بود کنون اوج وخامت میشم هر که از راه رسد طعنه زند بر من و دل همه یکسو من از آن دوست شماتت میشم همه امید من این بود مرا درک کند درد دل گفتم و دیدم که رعایت میشم با کمال ادب از غمزده دلسوزی کرد از نگاهش بدلم غرق خجالت...

Lire la suite

مدام و نا فرجام

مدام و نا فرجام

عشق من و تو مدام و نافرجام است دوریم و میان ما فقط یک گام است هر بار که خواهیم بهم دست دهیم از شدت شوق لرزه بر اندام است مارا گذری بسوی هم ممکن نیست هرگز هوسی مکن چنین کاین خام است هر بار که ما بسوی هم رو کردیم دیدیم که مشکلات ما گمنام است ازمن تو مرنج...

Lire la suite

امید بهبودی

امید بهبودی

یک روز نه چندان دور برخیزم از این بستر بهبود شود حاصل این بد نشود بد تر امید به دل دارم وابسته به دلدارم هر چند که بیمارم بندم گره محکمتر این شوق و شکیبائی دارد غم زیبائی اشک است که حالم را همواره کند بهتر سوزد جگرم هر دم انگار فقط دردم تا اسم تو را بردم...

Lire la suite

بیمار

بیمار

شک مکن چون ما هم احساسیم و همیاریم ما غم مخور تا من نسوزم دل به دل داریم ما میشمارم لحظه ها را ، خاطرت از من پُر است ما بهم پیوسته میمانیم تا وقتیکه بیداریم ما بین ما صحرا و کوه و جنگل و دریا و دشت سد و هر چیز دگر را هیچ انگاریم ما در دل هم با همیم و...

Lire la suite

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 20 30 > >>