شب بخیر

Publié le par Fabian Karbalai

شب بخیر

گفتم آیا میشود با من بخوابد گفت خیر

گفتم آیا میشود آید به خوابم گفت خیر

گفتم آیا میشود با بوسه ای سازد مرا

گفت آسان است اما در چنین احوال خیر

گفتم آیا او ز من دل برد یا من عاشقم

گفت در هرحال صبح عاشقان باشد بخیر

گفتم اکنون شب شده دارم نیازی بر لبش

گفت میدانی خدا هم دوست دارد کار خیر

گفتم این دلبر چرا ازمن گریزد روز وشب

گفت این لعبت تو را هرگز نمیخواهد . نخیر

گفتم این گفتی ولی او شد گرفتار دلم

گفت تقصیر تو میباشد نداری قصد خیر

آنچنان از کوره در رفتم چو بمب داعشی

منفجر گشتم ولی گفتم به خود در راه خیر

دلبری از من گذشته دلربائی کن کنون

دزد دل دارد دعای غمگساران را بخیر

ذوقی امشب یار میگوید که تو جا مانده ای

یا تورا در بگیرد یا که گوید شب بخیر

الخ.

7762

Pour être informé des derniers articles, inscrivez vous :
Commenter cet article