توانمندی دیوار

Publié le par Fabian Karbalai

مارو باش بر سر قبر خودمون بیداریم
واسه تشییع دلامون همه مون در کاریم
هرچه دنبال تو گشتیم نبودی سر پیچ
حالا هی داد بزن ما همگی بیعاریم
اتش سوختگان هیچ نگردد خاموش
ما چو هیزم همه در محوطه ی انباریم
عقل کُل گفت چی گفت هرچی که گفت کس نشنید
که در این دامگه از رشته خود بیزاریم
چو به رگ نیست دگرخون ، به در و دیوار است
ما همه خشت و توانمندی این دیواریم
چه بخواهی چه نخواهی به توانا برسیم
خصلت ماست که در خواب همه بیداریم.
+
ماه از من پرسید
که چرا غمگینم ،
گفتمش بی دینم
گفت ائین تو عشق است و صفا
گفتمش می بینم
باد آورد نویدی ز خدا
همچو تو گلچینم
اهرمن خطبه این جمعه سرود
تلخ شد خاطره ی شیرینم
گُل به گُلزار نمانده است چرا ؟
تا بکی کاغذ گُل میچینم ؟
شب به بالین من خسته بغیر از لب تو
مرهمی نیست تو میدانی و من میبینم
__________________
+
ما به هر قصه که گویند حکایت داریم
از شعور دگران جمله شکایت داریم
ما نفهمیم ولی نیک و بد خود نگریم
ما ز جهل است که از سایه رضایت داریم
ایکه خود نخبه شناسی و خلایق همه دام
ما خر و گاو جهاندیده به جایت داریم
تک به تک جمع چو گردد همه نیروگاهیم
ما به همبستگی ی خویش عنایت داریم
رمز پیروزی آینده ما هم سفریست
ما به دلهای همه هموطنان راه سرایت داریم
......
..... .
الخ

 

Pour être informé des derniers articles, inscrivez vous :
Commenter cet article