مقصد

Publié le par Fabian Karbalai

مقصد

چیزی نمانده غم مخور ایدل به یارت میرسی

هم بر لب و آغوش او هم کم به کارت میرسی

با بوی او با موی او داری سخنها موبه مو

آسوده باش ایدل که در فصل زیارت میرسی

سوغات با معنی ببر عشق و صفا یکجا ببر

این را بیار آن را ببر نزد نگارت میرسی

باید که عزم جان کنی بگذشته را جبران کنی

هر سخت را آسان کنی گوئی به بارت میرسی

ذوقی اگر دل داشتی دلدار هم میداشتی

حالا تو چون پنداشتی حتما به یارت میرسی

الخ.

5761

.

Pour être informé des derniers articles, inscrivez vous :
Commenter cet article